خدایا،عاقلی مودبم فرما | ||
باز هم شب شد ودوباره بیقراری شبانه! آسمان ابری دلم دلگیر است و اوضاع جوی چشمانم باز طوفانیست! نمیدانم خدایا باز با پوزش شروع کنم یا اینبار با گفتن حرفهای هوشیاری! خدایا ما باهم رابطه ای داریم،تو خدای منی و من بنده توام! خدای این رابطه مان باعث شد امشب حرفهایی خودمانی تری بزنم! خدایا بهترین افتخارم اینست که تو پروردگار و مالک سرنوشت منی ومن بنده خدایی چون تو هستم! خدایا بدترین عذابم اینست که از یادم غافل شوی و روی بگردانی ودیگر کاری به کارم نداشته باشی ! خدایا! مرا در وقتهای غفلت، برای یادکردنت هوشیار ساز و در روزگار فرصت و فراغت، به بندگیت بگمار. خدایا تو همان خدایی هستی که بهتر از تو نیست، ای کاش همان بنده ای باشم که تو میپسندی! خدایا مرا به عظمت نعمت دوستیت آگاه ساز و راضی نما، تا فکرچیز هایی که ندارم ، آرامشم را بر هم نزند! وه چه خدای بزرگواری و وه چه بنده ناسپاسی! خدایا من خودم میدانم، اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم. تو مرا از خطاهایم باز می داری و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم! خدایا مهم نیست درهای آسمانها و زمین قفل شوند، مهم فقط اینست که همه کلیدها دست شماست. خدایا، ای حلال تمامی مشکلات و گرفتاری هایم، چشم امید به تودارم، پس بگشا تمامی مشکلات را و طریق و راهی را رهنمونم فرما که در آن گمراهی و کژی نباشد و تو راضی و خشنود باشی و من رستگار! [ سه شنبه 91/11/3 ] [ 10:52 عصر ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |