خدایا،عاقلی مودبم فرما | ||
دعای امام علی (ع) در لیله المبیت (مفاتیح الجنان)
از جمله تعقیبات نماز صبح این دعا ذکر شده است:
أَصْبَحْتُ اللَّهُمَّ مُعْتَصِماً بِذِمَامِکَ الْمَنِیعِ الَّذِی لاَ یُطَاوَلُ وَ لاَ یُحَاوَلُ
خدایا صبح کردم در حالى که به رشته بلند و محکم (توحید) تو چنگ زدم که هیچ رشته از آن بلندتر و محکمتر نیست
مِنْ شَرِّ کُلِّ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ
که مرا حفظ کنى از شر هر ظالم و دزد رهزن و از شر مخلوقات دیگرى که خلق فرموده اى و از هر چه آفریده اى از گویا و خموش
فِی جُنَّةٍ مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ وَلاَءِ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ
که ترسناک باشد مرا در پناهت حفظ کنى و در لباس زیباى محبت اهل بیت پیغمبرت مستور گردانى
مُحْتَجِباً مِنْ کُلِّ قَاصِدٍ لِی إِلَى أَذِیَّةٍ بِجِدَارٍ حَصِینٍ الْإِخْلاَصِ فِی الاِعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّکِ بِحَبْلِهِمْ
و از هر ذى شرى که قصد اذیت من کند به سنگر محکم اخلاص تو و اقرار بحقانیت اهل بیت و چنگ زدن برشته محبت اهل بیت در آمدم
مُوقِناً أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِیهِمْ وَ بِهِمْ
در حالى که یقین دارم که حق از اهل بیت است و با آنها است و در دست آنها است و به آنها راه حق توان یافت
أُوَالِی مَنْ وَالَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا
هر که را آنها دوست دارند دوست مى دارم و از هر چه دورى جویند دورى مى جویم
فَأَعِذْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَا أَتَّقِیهِ یَا عَظِیمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِیَ عَنِّی بِبَدِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
پس بار الها مرا از شر هر چه از آن مى ترسم در پناه خود بدار اى خداى بزرگ من دفع دشمنانم را به یارى تو که آفریننده آسمانها و زمینى مى کنم
إِنَّا (جَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ [1]
که فرمودى ما سدى محکم در پیش رو و سدى از پشت سر آن دشمنان (اهل ایمان) قرار دادیم و ما در آن سد آنها را احاطه کنیم که هیچ نبینند
و این دعا در هر صبح و شام خوانده مى شود که دعاى حضرت امیر المؤمنین علیه السلام است در لیلة المبیت
[1] سوره یس، آیه 9. [ سه شنبه 95/5/19 ] [ 1:52 عصر ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
بازگویی مناقب امام علی علیه السلام مناظرة امام باقر علیه السلام با عبدالله بن نافع: عبدالله بن نافع از خوارج بود و برای خود طرفداران و دار و دستهای داشت، که با امام علی علیه السلام به خاطر کشتن خوارج نهروانی دشمن بود.روزی گفت: اگر بر روی زمین کسی باشد که مرا قانع کند که علی علیه السلام در کشتن خوارج، بر حق بود، هر جا که باشد به محضرش میروم و تا آخر عمر مرید او میشوم.یکی از حاضران گفت: آیا به نظر تو هیچ کس از فرزندان علی علیه السلام نیست که تو را قانع سازد.عبدالله: آیا در میان فرزندان او دانشمندی وجود دارد؟یکی از حاضران: همین نشانه ناآگاهی توست. مگر میشود در میان فرزندان علی علیه السلام دانشمندی وجود نداشته باشد.عبدالله: اکنون دانشمند خاندان علی علیه السلام کیست؟یکی ازحاضران: محمد بن علی معروف به امام باقر علیه السلام است.عبدالله با برجستگانِ طرفدارش به مدینه سفر کرد و به محضر امام باقر علیه السلام رسید.امام باقر علیه السلام فرزندان مهاجر و انصار را به آن مجلس دعوت کرد، مجلس از دو طرف پر از جمعیت شد.امام باقر علیه السلام مثل ماه تابان در میان آنها درخشید. آنگاه پس از حمد و ثنای خداوند مناظره زیر رخ داد:امام باقر علیه السلام : ای گروه فرزندان مهاجر و انصار! هر کسی از شما که فضیلتی از علی علیه السلام میداند برخیزد و آن را بازگو کند.آنها از هر سو برخاستند و بخشی از مناقب امام علی علیه السلام را بیان کردند.عبدالله: من نیز این مناقب را از این محدثان روایت میکنم و به همه آنها آگاه هستم، ولی نظر من این است که علی علیه السلام بعد از ماجرای حَکَمین و در قضیة دَوْمَة الجندل ( بعد از جنگ صفین) به خاطر تأیید آن کافرند.حاضران در ضمن برشمردن مناقب مولی علی علیه السلام به ذکر ماجرای جنگ خیبر پرداختند که هر روز برای فتح خیبر، گروهی با فرماندهی شخصی ( از جمله، ابوبکر و عمر) به جبهه جنگ میرفتند و بینتیجه باز میگشتند؛ سرانجام رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:لاُعْطیَنَّ الرّایَةَ غَداً رَجُلاً یُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَهُ، وَ یُحِبُّهُ اللهُ و رسولُهُ کَرّارٍ غَیرَ فَرّارٍ. لا یَرجِعُ حَتّی یَفْتَحَ اللهُ عَلی یَدَیهِ؛ فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد، و خدا و رسولش او را دوست دارند، رزمنده شجاعی که پیاپی به دشمن حمله میکند و هرگز پشت به جبهه نمینماید و بر نمیگردد مگر مظفرانه. امام باقر علیه السلام به عبدالله فرمود:نظر تو درباره این حدیث چیست؟عبدالله: حدیث صحیح است، و شکی در صدق آن ندارم ولی علی علیه السلام بعد از جریانهای عصر معاویه از ماجرای حکمین کافر شد. و من به ایمان او قبل از جریان جنگ صفین کاری ندارم.امام باقر علیه السلام : مادرت به عزایت بنشیند، به من بگو آیا آن هنگام که خداوند علی علیه السلام را دوست میداشت، میدانست که آن حضرت علیه السلام خوارج نهروان را میکشد یا نمیدانست؟ اگر بگویی نمیدانست مطلقاً کافر شدهای. عبدالله: خداوند میدانست. امام باقر علیه السلام : آیا خداوند علی را به خاطر اطاعتش دوست میداشت یا به خاطر گناهش؟عبدالله: معلوم است که به خاطر اطاعتش دوست میداشت.امام باقر علیه السلام : بنابراین برخیز که محکوم شدی ( زیرا اقرار نمودی که خداوند امام علی علیه السلام را به خاطر این که میدانست تا آخر عمر، اعمال نیک انجام میدهد دوست داشت.)عبدالله برخاست در حالی که این آیه را میخواند:حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ؛ (بقره/ 187)؛ هم چون روشنی سپیده سحر، حقانیت امام علی علیه السلام برایم آشکار گردید.سپس بیانات مستدل امام باقر علیه السلام را با این جمله قرآن تأیید کرد: الله اَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛(انعام/ 124) خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را در کجا قرار دهد ( و چه کسانی را به امامت رساند)! منبع: روضة الکافی، ص 349 تا 351/ بحارالانوار، ج 46، ص 347. [ جمعه 93/2/19 ] [ 10:3 عصر ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 92/10/29 ] [ 8:31 عصر ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
رواها الشیخ الطوسی فی أمالیه عن ابن عباس :هذا ما أوصى به الحسن بن علی إلى أخیه الحسین أوصى أنه یشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أنه یعبده حق عبادته لا شریک له فی الملک و لا ولی له من الذل و أنه خلق کل شیء فقدره تقدیرا و أنه أولى من عبد و أحق من حمد من أطاعه رشد و من عصاه غوى و من تاب إلیه اهتدى فإنی أوصیک یا حسین بمن خلفت من أهلی و ولدی و أهل بیتک أن تصفح عن مسیئهم و تقبل من محسنهم و تکون لهم خلفا و والدا و أن تدفننی مع رسول الله صلى الله علیه وآله فإنی أحق به و ببیته فإن أبوا علیک فأنشدک الله بالقرابة التی قرب الله عز و جل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلى الله علیه وآله أن لا تهریق فی أمری محجمة من دم حتى نلقى رسول الله صلى الله علیه وآله فنختصم إلیه و نخبره بما کان من الناس إلینا. شیخ طوسی در کتاب امالی خود, وصیت امام حسن علیه السلام را به برادرش حسین بن علی علیه السلام بنقل از ابن عباس چنین آورده است:این وصیتی است که حسن بن علی به برادرش حسین علیه السلام نموده است. وصیت او این است: به یگانگی خدای یکتا گواهی می دهد وبر آستان ربوبیش, آنگونه که سزاست, سر بندگی می ساید. خدای یگانه را در فرمانروائیش شریک و انبازی نیست و هرگز از اهل خیانت یاوری نگرفته و هر چیزی را به اندازه آفریده است. او برای بندگی سزاوارترین و برای سپاسگویی شایسته ترین فرد می باشد. هر کس فرمانبر خدا باشد, راه درست را یافته است و هر کس او را نافرمانی کند به گمراهی افتاده و هر کس به سوی او باز گردد, از گمراهی رسته است. ای حسین, من ترا درباره بازماندگان و فرزندان و خاندانم سفارش می کنم که اشتباهاتشان را با بزرگمنشی ببخشی و نیکوکارانشان را بپذیری و هم جانشین من و هم پدری مهربان برای آنان باشی.
مرا در کنار آرامگاه جدم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم دفن نما, چرا که من سزاوارترین فرد برای دفن در کنار پیامبر خدا هستم. البته اگر از اینکار ترا بازداشتند, ترا به خدا و مقامی که در نزد او داری و پیوندی که با رسول الله(ص) داری سوگند می دهم که مبادا به خاطر من حتی به اندازه گنجایش شیشه حجامت, خون ریخته شود, تا آنکه پیامبر خدا را ملاقات کنیم و او را نسبت به رفتاری که مردم با ما نمودند, با خبر سازیم. [ سه شنبه 92/10/10 ] [ 11:42 صبح ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
به گزارش جهان، یک کاریکاتوریست خلاق انگلیسی با کشیدن کارتونهایی به برخورد دوگانه دولتهای غربی با مسلمانان اعتراض کرده است. که تعدادی از یان کاریکاتور ها را ذیل مشاهده می کنید: ترجمه :متهم است .. زنده یامرده, احتیاط کنیدبسیارخطرناک است یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟ اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟ وقتی زنی در غرب خانه داری کند وبه تربیت کودکانش بپردازد مورد ستایش وتقدیر جامعه قرار گرفته فداکارشمرده میشود اما اگر همین کار را زن مسلمان انجام دهد مورد ملامت قرار می گیرد حقوق وآزادی هر دختری ایجاب می کند که به دانشگاه برود وهرچه را دلش میخواهد می تواند بپوشد اما دختر با حجاب مسلمان از ورود به دانشگاه منع می شود اگر کودکی به موضوعی علاقمند باشد باید آن را رشد ونمو داد اما اگر علاقمند به اسلام باشد باشد فایده ای ندارد اگر شخصی جان خود را بخاطر نجات دیگران به خطر اندازد شجاع ودلیر خوانده می شود وهمه جامعه او را محترم می شمارند اما اگر فلسطینی باشد وسعی کند فرزندش یابرادرش را نجات دهد تا مبادا دستش بشکند یا ازمادرش دفاع کند تاکه مورد تجاوزقرار نگیرد یا از منزلش دفاع کندتاکه ویران نشود به او تروریست می گویند اگر یک یهودی شخصی را بکشد هیچ ربطی به دین یهودیت ندارد اما اگر مسلمانی به جرمی متهم شود اسلام را متهم اصلی می دانیم هر مشکلی که پیش اید ما انواع راه حل ها را می پذیریم اما اگر اسلام راه حل نشان دهد حتی حاضر نیستیم به آن نگاه کنیم وقتی کسی ماشین خوبی را به شیوه نادرستی براند کسی ماشین را مقصرنمی داند اما اگر مسلمانی خطا کند یا درست برخورد نکند مردم ما می گویند اسلام مقصر است !! بدون نیم نگاهی به قوانین وشرع اسلام, مردم ما هرآنچه که رسانه ها می گویند باور دارند , اما سؤال اینجاست که قرآن چه می گوید! چرا, چون او مسلمان است ! آیا می خواهی این ستم پایان یابد؟ این ایمیل را برای هر که می شناسی بفرست من مسلمانم مرا بکش وآن را هزینه های تحمیلی(اضافی) نام بگذار دارائیم را غارت کن, به وطنم تجاوز کن , راهبرم را تو تعیین کن ونام آن را دمکراسی بگذار [ سه شنبه 92/9/26 ] [ 10:9 صبح ] [ خدایا،عاقلم فرما ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |